loading...
آزاداندیش
رسول باغبانی بازدید : 505 1391/08/11 نظرات (1)

                  قرارداد1919

با پيروزي انقلاب اكتبر 1917 روسيه كه منجر به سقوط تزاريسم روسيه گرديد رژ‍يم جديد روسيه درصدد بود تا خود را موجه جلوه دهد و شعار حمايت از توده ها را سر دادو به تجاوزات تزار به همسايگان پايان داد.در پايان جنگ روسيه با انقلاب و آلمان وعثماني با شكست از صحنه سياست ايران خارج شدند.

انگليس كه فاتح جنگ و بزرگترين امپراطوري آن زمان بوداز اينكه ارتش روس خاك ايران را تتخليه كرده  است بهره بردند.آنها ميپنداشتند با اين اوضاع شرايط مساعدي به منظور انجام طرح انقياد دولت ايران و تصرف ما ورا قفقاز به دست آورده اند.

در ضمن دولت بريتانيا از رشد جنبش هاي آزاديخواهي در شمال ايران برآشفته و كوشش ميكرد آنها را خفه نگاه دارد و نگذاردآثار اين جنبش ها به مناطق ديگر ايران و هندوستان سرايت بكند.

انگليس در ايران از يك انحصار بازرگاني واقعي برخوردار بود كه به شرح زير:

نفت جنوب در دست انگليس بود

تلگراف توسط انگليس اداره ميشد كه علاوه بر آن مكاتبات پستي را نيز كنترل ميكردند

بانك شاهنشاهي كه داراي امتياز نشر اسكناس بود و به طوري معاملات با ساير كشور ها را در انحصار داشت

انگليسي ها راهاي ورودي جنوب را كه در انحصار كشتيراني لينچ بود بسته بودندو تنها بازرگانان خودشان به طور آزادانه در آن كه تنها راه ورود به ايران در آن موقع حساب مي شد استفاده ميكردند.

قرارداد 1919ايران وانگليس منشا رويداد هايي در ايران شد كه بخش آخر ان رويداد به كودتاي اسفند 1299شمسي انجاميد.

واقعه مهي كه كودتا ي 1299را اجتناب ناپذير ساخت اشغال گيلان توسط نيروهاي بلشويكي گسيل شده از قفقازدر اواخر ارديبهشت همان سال يعني 1299شمسي بود.

البته خود اين مسئله هم يكي از نتايج غير مستقيم قرارداد1919بود گر چه ظاهرا به بهانه ي ديگري صورت گرفت ولي پس از محكم شدن جاي پاي  بلشويك ها در گيلان.پرده ااز خواست بلشويك ها برداشته شد كه معلوم شد قرارداد1919به قوت خود باقي است وتا امضا كننده آن (وثوق الدوله)بر مسند نخست وزيري نشسته است مساله گيلان حل نشدني است.با اين حال حتي پس از استعفاي وثوق الدله و نخست وزيري مشير الدوله اجراي قرارداد را تا تشكيل مجلس موق و موقوف الاجرا اعلام كرد باز حكومت كمونيستي گيلان از بين نرفت  كه سهل خود تهران در معرض حمله قريب الوقوع حكومت دستنشانده قرار گرفت.

براي رفع خطر اخيريك اقدام جدي نظامي لازم بود.

قراردادمعروف1919بخشي از برنامه كلي لردكرزن بود كه ميخاست از مرزهاي شمالي شمالي هند تا كرانه درياي مديترانه سلسله اي از كشورهاي حايل بيفزايدو از خطر نفوذ كشورهاي اروپايي به هندوستان جلو گيري كند در راس اين خطرات زماني روسيه تزاري قرار داشت و سپس در سالهاي پيش از جنگ جهاني اول آلمان بود كه با طرح نقشه راه آهن برلين -بغداد كه شعبه اي از آن قراربود تا كويت ادامه پيدا كند.ميخاست خود را به خليج فارس برساند وسپس شبه قاره هند را مورد تهديد قرا دهد.

سخنراني لردكرزن وزير امر خارجه بريتانيا براي اعضاي كابينه در تابستان 1918يعني تقريبا 4ماه پيش ازتسليم آلمان وپايان جنگ جهاني اول:

(گرچه ما در نتيجه موفقيت هاي نظامي خود در فلسطين و عراق  توانسته ايم جلوي نقشه آلماني ها را بگيريم ولي اكنون كه از روسيه شكست خورده و زمامداران نظامي آلمان عهدنامه برست-ليتوسك را با سران ر‍‍ژيم جديد بستند راه حمله جديدي از جانب قفقازدراختيار آنها قرار گرفته است.حال با توجه به مطالبي كه بيان كرديم بايد ديدچگونه ميتوان از اين خطربزرگ وقريب الوقوع وآسيب زن جلوگيري كرد؟نخستين وظيفه ي ما اين است كه در آتيه به هيچ وجه اجازه ندهيم آلمان يا متحدانش (اتريش و عثماني)فلسطين يا عراق را اشغال كنند  بايد ما تمام وسيله اي كه در اختيار مان هست بكوشيم تا روسيه را دوباره زنده كنيم و به اين شكل نيرويي عايق وموثر در مقابل  سياست هاي اروپايي آلمان  برافزاييم.حتي اگر احياي مجدد روسيه وتبديل كردنش وبه يك قدرت معظم اروپايي ده بيست سال هم طول بكشد نبايداز اجراي اين سياست بنياني دست برداشت وخطر بالقوه آلمان را ناديده گرفت زيرا فقط روسيه است كه ميتواند سد موثري در مقابل جهان گشايي آلمان ايجاد كند بالاخره در اجراي همين سياست جلو گيري از گسترش نفوذ آلمان بايد بكوشيم تا با تمام وسايلي كه در اختيارمان هست ايراني مستقل وقوي كه روابطه حسنه اي با بريتانيا داشته باشد وافغانستاني كه نسبت به ما وفادار باشد در اين منطقه حساس و سوق الجيشي جهان به وجود آوريم)

در آن هنگام مخارج نگه داري قواي انگلستان در ايران به هنگفتي 30ميليون ليره استرلينگ در سال سر ميزد گر چه اين حضور نظامي صرفا به قصد حفاظت از ايران نبود و هدفهايي ديگري را نيز تعقيب ميكرد كه در راس انها اشغال آتي قفقاز و تركستان روسيه پس از شكست آلمان وعثماني قرار داشت.همچنين وضع مالي ايران بي نهايت سخت و وخيم بود واولياي مسول مملكت يا حد اقل شخص وثوق الدوله به خوبي ميدانست كه بدون كمك بريتاناو به دنبال آن ورشكستگي اقتصادي و به دنبال آن فروپاشي رژيم پوسيده سلطنتي امري حتمي است.

اگر وثوق الدوله به علت وخامت اوضاع مالي فقط قسمت مالي اداري را امضا مي كرد و ازتوشيح قسمت سياسي آن سر باز ميزد بي گمان طور ديگري مورد قضاوت قرار ميگرفت

سياست مداران ايران مييدانستند چرخ اقتصاد مملكت با كمك هاي مالي بريتانيا مي چرخدو قطع اين مقدار چه مصيبتي را براي مملكت به بار مي آورد.ميزان مساعده هاي ماهيانه كه نصف آن را خزانه هند ونصف ديگررا خزانه داري بريتانيا مي پرداخت كه در حدو 450پنجاه هزار تومان بود كه توسط بانك شاهنشاهي در اختيار وثوق الدوله قرار ميگرفت كه يكصد هزارتومان آن جهت بودجه ماهيانه لشكر قزاق بودو سيصدو پنجاه هزار تومان آن جهت بودجه دواير دولتي بود.

با خاتمه جنگ جهاني اول سرو صداي مردم انگليس براي احضار نيروهاي خود از خاور ميانه بلند شد زيرا ديگر حضور نيروها توجيهي نداشت.وحضور اين نيروها بعد از گذشت يك سال ازپايان جنگ مفهومي جز اين نداشت كه بريتانيا مشغول تهيه تداركات براي حمله به روسيه است به قصد براندازي رژيم بلشويكي آن كشور ومردم انگليس شديدا با اين سياست مخالف بودند و حاضر نبودند فرزندان خود را در راه منافع سرمايه داران انگليس به كشتن دهند.

كميته خاوري كابينه انگليس مخالف حضور نيروهاي بريتانيا در ايران بودو عقيده داشت نيروها بي درنگ بايد فراخوانده شونداما لردكرزن ريس اين كميسيون مخالف اين سياست بود و آن را در حكم انداختن ايران در كام اژدهايي چون كمونيست ميدانست.

متن سخنراني لرد كرزن:

(...راه حلي كه من پيشهاد ميكنم اين است كه ما حاضريم قسمتي از خواسته هاي آنها(ايران)را كه فكرميكنيم انجام دادني است تحقق ميبخشيم.استقلال و تماميت ارضي آنها را بارها تصديق كرده ايم.دوباره ابراز كنيم وبر قرارداد 1907 كه ميدانيم موردنفرت آنها هست قلم بطلان ميكشيم ونيز حاضريم براي ايجاد ارتش يك پارچه كه آرزوي ايرانيان است وما تشكيل آن را از مدتها قبل به دولت ايران توصيه كرده ايم و هنوزميكنيم صميمانه به حكومت كنوني وثوق الدوله همكاري كنيم اما اين همكاري مشروط به دو شرط اساسي است كه از خود نفس قضيه ناشي ميشئد:

زيرا ارتشي كه از آن نوع كه ايران ميخواهد در آتيه داشته باشد بدون كمك و همكاري افسران اروپايي و همكاري افسران اروپايي غير ممكن است....شرط ما اين است كه يك افسر عاليرتبه انگليسي حتما بايد در راس چنين ارتشي قرار داشته باشد گرچه البته مخالف نيستم كه در ردههاي پايين تر اين ارتش از افسران ديگر اروپايي هم استفاده شودولي شرط اصلي ما اين است كه تما م افسران پايين همه بايد تحت فرمان يك افسر ارشد انگليسي باشندشرطي بي چون چراست....

دومين شرط همكاري با ايران براي اصلاح وضع اقتصادي نا به سامان اين كشور است كه يك مامور عاليرتبه انگليسي در راس تشكيلات دارايي ايران است.مسوليت هاي  عظيم مالي كه هم اكنون در ايران به عهده گرفته اايم ايجاب ميكند كه يك مستشار عالي رتبه انگليسي در راس امورمالي ايران قرار گيرد وكليد خزانه كشور رادر دست گيردواين شرط دوم من  براي اصلاح امور ايران است.حال اگر ايرانيان دوشرط اصلي ما را پذيرفتند كه چه بهتر آن وقت بي درنگ وارد ميدان ميشويم اما اگر حاضر نشدند آن وقت است كه توصيه همكار محترم كه ميگويد م بگذاريد به هر جهنمي كه ميخواهند بروند به كار ببنديم وبه مقامات  رسمي ايران ابلاغ خواهيم نمود كه از اين به بعد ديناري دريافت نخواهند كردو طلب هاي گذشته ما رانيز بايد پرداخت كنند هرچه سريعتر.همچنين به آنها اخطار ميكنيم خطر مقابله با كمونيزم به عهده خودانها است ودر آينده خودشان بايد خطر نيروهاي مجهز كمونيست را كه در مرزهاي شرقي وشمال شرقي ايران كمين كرده اند دفع كنند)

لرد كرزن در اول ژانويه به كفالت وزير امور خارجه كشورش منصوب شد ودر شش ژانويه جانشين آرتوربالفور وزير امور خارجه انگليس ميشود و طرح خود را كه مجوز آن را از كميته خاوري كابينه گرفته بود به اجرا در مي آورد با ذكر اين مسئله كه قواي نظامي بريتانيا 4گوشه ايران را در اختيار داشت.

نورپر فرس(NOR PER FORCE)در شمال ايران

قواي ژنرال ماليسون در مشهد

و(S.P.R)در جنوب

حتي نيروي قزاق ايران كم وبيش تحت نفوذ انگلستان بودو بودجه نظامي اش از طرف بانك شاهنشاهي پرداخت ميشد.

بدين ترتيب لرد كرزن در اواسط ژانويه 1919توسط غفار خان جلال.كفيل سفارت ايران در لندن سياست مصوب شده را به دولت ايران ابلاغ نمود

مفاد قرارداد1919

اين قرارداد بين وثوق الدوله و سرپرسي كاكس وزير مختار انگليس در ايران به امضا رسيد.مذاكرات بين وثوق الدوله و دوتن از وزراكابينه او يعني نصرت الدوله وزير عدليه وصارم الدوله وزير دارايي در كمال اختفا در مدت 9ماه به طول انجاميد كه شرح آن به صرت زير است:

1-دولت انگلستان با قاطعيت هر چه بهتر تمام تعهداتي را كه مكرردر سابق براي احترام مطلق به استقلال و تماميت ارضي ايران نموده است تكرار ميكند

2-بريتانيا زمام امور ارتش و ماليه ايران را به وسيله كارشناسان و مستشاران خود كه از بودجه ايران حقوق خواهند گرفت در دست گيرند

3-بريگارد قزاق منحل وارتش متحدالشكل زير نظر فرماندهي افسران انگليسي تشكيل گردد

4-بريتانا متعهدشد يك وام 2ميليون  ليره اي را براي كمك به ساختمان راه آهن به ايران اعطا كند و ادعاي ايران را براي جبران خسارت جنگ توسط محاربين غير انگليسي به اين كشور وارد آمده است را مورد پشتيباني قرار دهد.

5-دولت بريتانيا هزينه مستشاران نظامي  ومالي انگليسي و متحدالشكل كردن ارتش ايران را تامين مينمايد همچنين مقداري مهما ت واسلحه براي قشون متحد الشكل به ايران خواهد فرستاد

6-يك هيات مختلط از متخصصين براي مطالعه و تجديد نظر در تعرفه گمركي موجود تشكيل خواهد شد

بلافاصله بعد از امضاي اين قرارداد انگليسي ها شروع به اجراي آن نمودند وقبل ازآنكه به تصويب مجلس برسد و مراحل قانوني خود را طي  كند مبلغ دو ميليون ليره با بهره صدي هفت به مدت 20سال در اختيار وثوق الدوله قراردادند.درواقع در اختيار مستشاران قراردادند تا اصلاحا ت راانجام داده و هنگامي كه وضع اقتصادي سرو ساماني يافت. كمك دولت انگلستان را با ربح بانكي آن از عوايد نفت جنوب يا از محل ساير درامد هاي ملي مستهلك سازند.

يك هيات نظلمي به رهبري (ژنرال ديكسون) و يك هيت مالي به رياست (سيدني آرميتاژ)وارد به تهران وارد شدند و در كميسيون مطالعه امور نظامي كه ا شركت ديكسون و افسران نظامي انگلسي و ايران تشكيل شد افسران انگليسي پيشهاد كردند كه درجات ارتش ازسروان به بالا مخصوص افسران انگليسي باشد وايرانيان حق نداشته باشند از درجه ستوان يكم بالا تر ترفيع يابند

در پي اين جريان آيت الله سيد حسن مدرس به سختي در مقابل اين جريان ايستاد ودر مجلس گفت:

(اين قرارداد ميخواهد استقلا مالي و نظامي ما را از مابگيرد.چون اگر بنا باشدايران مستقل بماند همه چيزش بايد در دست ايراني باشد.حالش مالش حيثيتش چه اش و چه اش.همه چيزش بايد متعلق به ايران باشد.اما اين قرارداد يك دولت خارجي را در2چيز مهم مملكت ما شريك ميكرد در پولش و قوه نظامي اش)

دراين شرايط احمد شاه تمايل خود را براي بازديد از اروپا به وزير مختار انگليس اعلام كرد تا تسهيلات لازم براي انجام اين سفر را در اختيار وي قراردهد. وي در آن هنگام فقط 22سال سن داشت.طبق گزارش سرپرسي كاكس وزير مختار انگليس در ايران در اين سفر ميخواست تا سود هاي حاصله از احتكار گندم وغله را كه در جريان جنگ جهاني اول وساير مداخل سلطنتي را كه يك ميليون ليره انگليسي ميرسيد در جريان هاي سود آور به كار اندازد.اما لرد كرزن به شدت مخالفت ميكرد احمد شاه كه ازفحواي مخالفت با خبر شده بود اعلام داشت كه پيش از اقدام به اين سفر حاضر است تمام شرايط سياسي دولت بريتانيا را بپذيرد.هچنين به كاكس اطمينان داد كه در عرض مدتي كه در ايران نيست از عزل وثوق الدوله و دخالت در تصميمات  سياسي كابينه اش احتراز كند.ليكن از دادن قول صريح در مورد پشتيباني از قراداد خود داري كرد و دليل آورد كه به عنوان يك پادشاه يك كشور مشروطه بدون در نظر گرفتن افكار و خواسته هاي ملتش نميتواند از قول و قرارهاي كابينه اش با سفارت انگليس در دوران فترت مجلس پشتيباني كند و اعلام نظر شخصي را به بعد ازافتتاح مجلس موكول نمود.

اما بهانه  شاه نوعي طفره سياسي بود وگرنه وثوق الدوله سه ماه پيش اعلام موافقت شاه رابا قرارداد به كاكس اعلام كرده بود كه شاه حاضراست براي انتخاب مجلسي فرماييشي فرمايشي كه اعضايش قول تصويب قرارداد را داده باشند با دولت همكاري كند مشروط بر اينكه:

1-دولت انگلستان ادامه سلطنت او واعقابش را در ايران تضمين كند

2-مقرري ماهيانه اش را از پانزده هزار تومان به بيست هزار تومان برساند

اصرار احمد شاه خصوصا مورد اول بود كه كوششي در جهت احياي ماده 7قرارداد تركمانچاي كه به موجب آن روسيه تزاري سلطنت را در خاندان عباس ميرزا تضمين كرده بودوبا تغيير رژيم تزاري روسيه به حكومت بلشويك احتمال اينكه رژيم كمونيستي روسيه اين قرارداد را محترم بشمارد بسيار كم بودواحمد شاه ميكوشيد بريتانيا را حامي حكومت خود قرار دهد.

اما لندن هر دو موضوع را رد كردو بعد از بحث هايي حاضر شداز سلطنت جانشينان احمد در صورتي كه دست زمامداران لندن در ايران باز ميگذاشت تضمين كند ونا مه اي به وثوق الدوله نوشت به شرح زير:

(جناب اشرف با توجه به قراردادي كه امرو 9اوت1919ميان دولتين ايران و انگليس بسته شد از جانب حكومت متبوع و خود اجازه دارم كه به اطلاع عالي جناب برسانم كه اعلي حضرت احمد شاه قاجار و جانشينان ايشان مادام كه بر وفق سياست و صواب ديد ما در ايران عمل كنند از حمايت دوستانه حكومت اعليحضرت پادشاه انگلستان بهره مند خواهند بود)

اسناد وزارت خارجه بريتانيا-جلد4 نامه مورخ نهم اوت 1919 كاكس به وثوق الد.له

سرانجام احمد شاه در بامداد روز 2شنبه بيستم مرداد1298شمسي سه روز پس از امضاي قرارداد به اتفاق عده اي از تهران خارج شد

همزمان با خروج شاه اعتراض جرايد و روزنامه ها روحانيون وملت به پا خواست حتي نسخه هايي از اعتراض به سفارت خانه هاي فرانسه وآمريكا فرستاده شد.

بدين ترتيب آمريكا وفرانسه و شوروي كه از نقشه جاه طلبانه استعماري انگلستان ناراضي بودند به جانبداري از ايران برخواستند واعلاميه هاي شديد الحني در مطبوعات خود انتشار دادندو قرار داد را مورد اعتراض قرار دادند و لغو آن را خواستار شد

 

 

                                                                                                                            پايان

گردآورنده:رسول باغبانی

منابع وماخذ:

 كتاب تحولات سياسي اجتماعي ايران(دكتر عليرضا اميني و دكترحبيب الله ابوالحسن شيرازي)

 تاريخ ايران از پهلوي تا قاجار(دكتر حسن خزائل)

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط شهریاری در تاریخ 1392/01/02 و 1:20 دقیقه ارسال شده است

منون عالی بود


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
به امید فردایی پراز موفقیت
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    میزان تاثیر تحریمهای غرب علیه ایران بر مسیر پیشرفت انقلاب اسلامی
    آمار سایت
  • کل مطالب : 15
  • کل نظرات : 16
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 16
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 17
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 92
  • بازدید ماه : 92
  • بازدید سال : 1,293
  • بازدید کلی : 20,801